پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
عاشورا

حوزه/ وقتی اسلام درمعرض نابودی است، جان صدها اباعبدالله هم باید فدای اسلام شود. اهل‌بیت، اولاد و اصحاب حضرت شهید و اسیر می‌شوند، به خاطر اینکه اسلام زنده بماند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، پرونده شبهات کربلا، برنامه ویژه رسانه رسمی حوزه برای دهه اول ماه محرم الحرام می باشد که دو تن از کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با حضور در حوزه‌نیوز به برخی شبهات عاشورا پاسخ گفتند که در این شماره به انتشار پاسخ شبهه‌ای با موضوع «پاسخ به شبهه دعوای فامیلی بنی‌امیه و بنی‌هاشم در کربلا» از سوی حجت الاسلام مصطفی محسنی خواهیم پرداخت.

یکی از شبهاتی که در ایام محرم برای کاهش دادن تاثیرات قیام امام حسین علیه السلام در فضای مجازی پخش می‌شود این است که دعوای امام حسین علیه السلام با یزید ملعون یک دعوای خانوادگی بوده است.

*شبهه

شبهه این است که ۱۴۰۰ سال پیش دو نفر سر یک موضوع خانوادگی با هم دعوا کرده‌اند و ما ۱۴۰۰ سال است که گریه می‌کنیم.

*پاسخ شبهه

علت طرح این شبهه چیست؟

علت این است که قیام امام حسین علیه السلام، شهادت‌پرور و قیام‌پرور است و برای اینکه جلوی این قیام‌پروری امام حسین علیه السلام را بگیرند، شبهاتی مطرح می‌کنند که بتوانند ارزش واقعی این داستان را تنزّل بدهند.

اولا، امام حسین علیه السلام با یزید نسبتی ندارد، حسین بن علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف؛ این‌طرف هم یزید بن معاویه بن ابوسفیان بن امیه بن عبدشمس بن عبدمناف؛ هر دو با شش واسطه به عبدمناف می‌رسند.

برخی از افراد هم در تاریخ ادعا می‌کنند که امیه، غلام عبد شمس بوده نه پسر ایشان و اگر این صادق باشد، در این صورت در جد صدم هم به هم نمی‌رسند.

اگر قول اول و مشهور درست باشد در جد ششم به هم می‌رسند و این که فامیلی نیست؛ اینطور باشد که من و شما هم فامیل هستیم و خلاصه در یک جایی به هم می‌رسیم و اجدادمان در یک جایی به هم می‌رسند.

بنابراین اولا فامیلی بین این دو گروه وجود ندارد.

ثانیا بالفرض که فامیلی باشد، فامیلی اتفاقا باعث می‌شود که ارزش کار بالاتر برود نه اینکه پایین‌تر بیاید.

حضرت ابراهیم علیه السلام برای تقابل حق و باطل با آذر، عموی خودش مبارزه می‌کند؛ مگر دعوای خانوادگی اینطور بوده که بر سر ارث و میراث با همدیگر می‌جنگیدند، حضرت موسی با قارون که طبق برخی از نقل ها پسرعموی یا پسرخاله حضرت بوده است، موقعی که از دایره توحید فاصله می‌گیرد با او مبارزه می‌کند.

این نشانگر ارزش کار و رسالت الهی است که انسان در مسئله حق و باطل با پسر خود هم تعارف ندارد.

خداوند متعال به حضرت نوح در مورد پسرش کنعان می‌فرماید«انه لیس من اهلک»؛ نه اینکه چون پسر پیامبر است، نباید مبارزه کرد و دعوا را خانوادگی کرد.

اتفاقا اگر دعوای خانوادگی در چنین موارد وجود داشته باشد و در مورد ما اگر امام حسین علیه السلام و یزید ملعون فامیل باشند؛ در این صورت ارزش کار بالاتر می‌رود.

امام حسین علیه السلام برای اینکه حق را در جامعه پیاده کند و در مقابل باطل بایستد، دست به مخالفت و مبارزه با فامیل خود می‌زند که البته اگر به فرض قبول کنیم که فامیل حضرت باشد و نیستند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله برای اینکه دعوت خود را به گوش مردم برسانند و ابلاغ کنند با عموی خود ابولهب در افتادند.

پیامبر که با ابولهب و ابوجهل سر ملک دعوا نداشتند؛ دعوا سر حق و توحید بود، سر حق و باطل بود، طوری که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهید، ذره‌ای عقب‌نشینی نخواهم کرد و این همان مبارزه حق علیه باطل است.

لذا امام حسین علیه السلام می‌بیند که یک شخصیتی که شراب‌خوار و سگ‌باز است و هزار تا ویژگی منفی دارد، آمده و جای پیغمبر نشسته نه پادشاه و ادعا می‌کند که من خلیفه و جانشین پیامبر هستم. انجا بحث حق و باطل است و لذا امام حسین علیه السلام اگر در آن دوران قیام نمی‌کرد، اسلام به کلی نابود می‌شد.

وقتی اسلام درمعرض نابودی است، جان صدها اباعبدالله هم باید فدای اسلام شود. اهل‌بیت، اولاد و اصحاب حضرت شهید و اسیر می‌شوند، به خاطر اینکه اسلام زنده بماند.

با توجه به این توضیحات معلوم است که این دعوا، دعوای خانوادگی نیست و آدرس غلط به ما می‌دهند.

ان‌شاءالله ما با حقایق داستان کربلا آشنا بشویم و درسهای زیادی از این قیام قیام‌پرور بیاموزیم و موفق باشیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha